سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

ازدواج حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها و امیرالمؤمنین علیه‌السلام

شاعر : غلامرضا سازگار
نوع شعر : مدح
وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن
قالب شعر : مسدس ترکیب

امشب شب ساغر زدن با ساقی کوثر شده           امشب عروس آسمان خاک در حیدر شده

امشب علی محو رخ صدیـقۀ اطهـر شده           امشب به بیت فاطمه غلمان ثنا گستر شده


امشب شب آمرزش خلق از سوی داور شده           زیرا امیـرالمـؤمـنـین داماد پیـغـمبر شده

جن و بشر؛ حور و ملک گویند امشب با علی

دامادیت، دامـادیت، بادا مبارک یا عـلی

مهر و مه اینجا اختری، گردون هلالی می‌کند           یا آسـمان با اخـتـران بـذل لـئـالی می‌کند

دل در سرای فـاطمه سیر خـیالی می‌کند           طوطیِ جان در بزم او شیرین مقالی می‌کند

روح الامین مداحی مولی الموالی می‌کند           حور و ملک را با دَمش حالی به حالی می‌کند

ریزد چو باران از سما آیات رحمت بر زمین

در مـجـلس دامـادی مـولا امیرالمـؤمنین

جبریل نازل از سما گردیده بر فخر بشر           آورده پیغام از خدا کی بهترین پیـغـامبر

ما از ازل این عقد را بستیم در لوح قدر           تو در زمین این خطبه را انشاد کن بار دگر

گیتی ز انجم پُر شده با وصل این شمس و قمر           او مادر است و این بود بر یازده مولا پدر

این وصل، وصل کوثر و ساقی کوثر می‌شود

این عقد، عقد حیدر و زهرای اطهر می‌شود

وصل دو دریا حاصلش دو لؤلؤی مرجان شود           کز هر دو تا شام ابد روشن چراغِ جان شود

بر پای آن، در راه این، جانِ جهان قربان شود           او دین ز صلحش زنده و این کشتۀ قرآن شود

مرجانْ حسن، کز حُسنِ او جانْ مشعل تابان شود           لؤلؤ حسین است و از او دل شعلۀ سوزان شود

مرجانْ که دیده آنچنان، لؤلؤ که دیده اینچنین

آدم گـدای کـوی او عـالم فدای روی این

ای فـاطمه بنت اسد ناموس حیِّ ذوالمنن           امشب عروس خویش را بنگر کنار بوالحسن

بر روی حیدر خنده کن بر دست زهرا بوسه زن           بنشین و بنشانش ببر مانند جانِ خویشتن

گردیده در بیت الولا، ماه رخش پرتو فکن           گوش خدا یعنی علی تا بشنود از او سخن

تهلیل‌گو، تقدیس‌کن، تسبیح‌خوان دل‌باخته

در سر به شوق فاطمه شوری دگر انداخته

امشب خدیجه  در جنان لبخند دیگر می‌زند           روحش بشوق دیدن داماد خود پر می‌زند

در خانۀ شیر خدا با مصطفی سر می‌زند           گه بوسه بر دست علی ساقی کوثر می‌زند

گه خنده بر ماه رخ زهرای اطهر می‌زند           گاهی تـبـسم بر گل روی پیـمـبر می‌زند

ارواح پـاک انـبـیـا دور سـرای فـاطـمـه

خوانند از بهـر عـلی مدح و ثنای فاطمه

می‌خواست تا آید عروس آن شب به بیت شوهرش            پُر شد ز افواج ملک هم اَیمنش هم اَیسرش

جبریل از پیشش رود؛ میکال از پشت سرش           پا در رکاب ناقه و جا در دل پیغـمبرش

رضوان شده جاروب‌کش با زلف خود در معبرش           سبحانَهُ سبحانَهُ خـالی‌ست جـای مـادرش

حیدر به شوق مقدمش دل بیقراری می‌کند

استاده در پشت در و لحظه شماری می‌کند

بگرفت دست مرتضی تا پرده از رخسار او           نقش تبسم شد عیان از لعل گوهـربار او

یار دو عالم را ببین گردیده زهرا یار او           غم‌خوار عالم را نگر شد فاطمه غم‌خوار او

افکنده چشمی جانب بیت و در و دیوار او           یاد آمد از حرق در و از قِـصۀ ایثـار او

گردید دور مرتضی آهسته گـفتا با عـلی

من آمدم تا جان خود سازم فدایت یا علی

در حجله بنهادند پا آن دخت عم این ابن عم           آن روح از سر تا بپا این جان از سر تا قدم

آن وحی را خیر کلام، این بیت را صاحب حرم           بنهاد دستِ هر دو را ختم رُسل در دست هم

گفتا به زهرا کاین علی شوی تو باشد دخترم           گر او شود از تو رضا راضیست حی ذوالکرم

پس با علی گفتا: علی انسیة الحوراست این

سِرّ خدا، روح نبی ناموس تو زهراست این

امشب امانت می‌دهم من بر تو جان خویش را           بگذاشتم در دست تو روح و روان خویش را

روح و روان خویش را، تاب و توان خویش را           پاینده می‌بینم در او، نام و نشان خویش را

در دامن او یافـتم من دودمـان خویش را           چون جانْ نگهدار ای علی، جانِ جهان خویش را

هرکس بیازارد وِرا، خـسته دلِ زار مرا

آن‌کس که آزارد مـرا، آزرده دادار مـرا

ای بوده پیش از پیشتر، ناموس داور فاطمه           ای مدحت از سوی خدا، تطهیر و کوثر فاطمه

ای دست‌ْبوسَت مصطفی، ای کفو حیدر فاطمه           ای زینب کبری تو را پاکیزه دختر فاطمه

ای بر حسین بن علی آزاده مـادر فاطمه           ای یازده فرزند تو بر خلق رهبر فاطمه

در شام قدر وصل تو روشن دل عالم شده

مدح تو ذکر "یا علی" شیرینی "میثم " شده

نقد و بررسی

ابیات زیر در تمام سایت‌ها « تا جائیکه ما بررسی کردیم» حتی سایت نخل میثم بصورت زیر آمده است که احتمالا اغلاط تایپی است و موجب بر هم خوردن وزن، آهنگ و معنای شعر شده است، لذا جهت رفع نقص اصلاح گردید



جن و بشر و حور و ملک گویند امشب با علی           دامادیت، دامـادیت، بادا مبارک یا علی



گیتی ز انجم پُر شد با وصل این شمس و قمر           او مادر است و این بود بر یازده مولا پدر